رنگ آتش جهنم
على بن ابراهيم به سند كالصحيح از ابو بصير روايت نموده كه به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: يابن رسول اللّه مرا بترسان كه دلم سنگين شده.
حضرت فرمود: مهيا شو براى زندگى دراز،
بدرستى كه جبرئيل آمد به نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به حالت ترشروئى، حضرت سبب را سؤال نمود.
جبرئيل عرض كرد: امروز دمها آتش جهنم را كه مى دميدند، واگذاشتند.
فرمود: دمهاى جهنم چيست.؟
جبرئيل گفت: حق تعالى امر فرمود كه هزار سال بر آتش جهنم دميدند تا سفيد شد.
پس هزار سال ديگر دميدند تا سرخ شد.
و هزار سال ديگر دميدند تا سياه شد.
و اكنون سياه و تاريك است.
و اگر قطره هاى از ضريع [كه عرق اهل جهنم و چرك و ريم فرجهاى زناكاران كه در ديگهاى جهنم جوشيده و به عوض آب به اهل جهنم مىخورانند؛ در آبهاى دنيا بريزد، هر آينه جميع اهل دنيا از گندش بميرند.
و اگر يك حلقه از زنجير هفتاد ذرعى كه بر گردن اهل جهنم مىگذارند بر دنيا بگذارند، از حرارت آن تمام محترق شوند.
و اگر پيراهنى از پيراهنهاى اهل جهنم را در ميان آسمان و زمين بياويزند، اهل دنيا از بوى آن هلاك شوند.
چون جبرئيل اينها را بيان نمود، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جبرئيل هر دو گريستند.
پس حق تعالى ملكى را فرستاد كه پروردگار شما، شما را سلام مىرساند و مىفرمايد: شما را ايمن مىگردانم از آنكه گناهى بكنيد كه مستوجب عذاب من شويد.
بعد از آن هرگاه جبرئيل خدمت آن حضرت مى آمد متبسم بود
. پس حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در آن روز اهل آتش، عظمت جهنم و عذاب الهى را مى دانند، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعيم آن را مى دانند.
و اهل جهنم هفتاد سال سعى كنند تا خود را بالاى جهنم رسانند، ملائكه گرزهاى آهن بر سر آنها مىزنند تا به قعر جهنم برمىگردند، اين سخن خداى عزّ و جل است كه: «هر هنگام كه مى خواهند از شدّت غم و اندوه از آن خارج شوند، به آن برگردانده مى شوند و به ايشان گفته مى شود: عذاب آتش را بچشيد.سپس پوستهايشان را تغيير حاصل شده و به غير پوست اول تبديل مىشود[1].
[1] . تفسير اثنا عشري، ج2، ص: 667و668