در معنای اثاما در سوره مبارکه فرقان آیه68 آمده است:
«وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً؛ و هر كه اين كارها كند، عقوبت گناه خود را مى بيند.»
طبيعى است كه پاداش كار خود را ببيند، و در حديث آمده است:
«اثام درّهاى از درّههاى جهنّم و از مس گداخته است، و زمينش از سنگهاى سياه باشد، و جاى كسى است كه سواى خداى تعالى را پرستيده است، و كسى كه ديگرى را كه خدا ريختن خونش را حرام كرده كشته است، و زنا كاران در آنجايند و در آنجا عذابشان دو چندان مىشود[1]».
معاوية بن وهب گويد:
«در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم مردى خواند قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ؛ بگو پناه مى برم به پروردگار سپيده دم و آن مرد پرسيد: «فلق» چيست؟ فرمود: درّه ايست در جهنّم كه در آن هفتاد هزار خانه است، در هر خانهاى هفتاد هزار مار سياه وجود دارد، در درون هر مارى هفتاد هزار كيسه بزرگ زهر به بزرگى خمره، و اهل جهنّم ناگزيرند كه از آن درّه بگذرند.[2]»
[1] . مترجمان ، تفسير هدايت ، چاپ اول ، مشهد ، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1377،ج8، ص485 [2] ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار / ترجمه محمدى - تهران، چاپ: دوم، 1377ش.
على بن ابراهيم به سند كالصحيح از ابو بصير روايت نموده كه به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: يابن رسول اللّه مرا بترسان كه دلم سنگين شده.
حضرت فرمود: مهيا شو براى زندگى دراز،
بدرستى كه جبرئيل آمد به نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به حالت ترشروئى، حضرت سبب را سؤال نمود.
جبرئيل عرض كرد: امروز دمها آتش جهنم را كه مى دميدند، واگذاشتند.
فرمود: دمهاى جهنم چيست.؟
جبرئيل گفت: حق تعالى امر فرمود كه هزار سال بر آتش جهنم دميدند تا سفيد شد.
پس هزار سال ديگر دميدند تا سرخ شد.
و هزار سال ديگر دميدند تا سياه شد.
و اكنون سياه و تاريك است.
و اگر قطره هاى از ضريع [كه عرق اهل جهنم و چرك و ريم فرجهاى زناكاران كه در ديگهاى جهنم جوشيده و به عوض آب به اهل جهنم مىخورانند؛ در آبهاى دنيا بريزد، هر آينه جميع اهل دنيا از گندش بميرند.
و اگر يك حلقه از زنجير هفتاد ذرعى كه بر گردن اهل جهنم مىگذارند بر دنيا بگذارند، از حرارت آن تمام محترق شوند.
و اگر پيراهنى از پيراهنهاى اهل جهنم را در ميان آسمان و زمين بياويزند، اهل دنيا از بوى آن هلاك شوند.
چون جبرئيل اينها را بيان نمود، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جبرئيل هر دو گريستند.
پس حق تعالى ملكى را فرستاد كه پروردگار شما، شما را سلام مىرساند و مىفرمايد: شما را ايمن مىگردانم از آنكه گناهى بكنيد كه مستوجب عذاب من شويد.
بعد از آن هرگاه جبرئيل خدمت آن حضرت مى آمد متبسم بود
. پس حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در آن روز اهل آتش، عظمت جهنم و عذاب الهى را مى دانند، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعيم آن را مى دانند.
و اهل جهنم هفتاد سال سعى كنند تا خود را بالاى جهنم رسانند، ملائكه گرزهاى آهن بر سر آنها مىزنند تا به قعر جهنم برمىگردند، اين سخن خداى عزّ و جل است كه: «هر هنگام كه مى خواهند از شدّت غم و اندوه از آن خارج شوند، به آن برگردانده مى شوند و به ايشان گفته مى شود: عذاب آتش را بچشيد.سپس پوستهايشان را تغيير حاصل شده و به غير پوست اول تبديل مىشود[1].
ابن بابويه ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود امير المؤمنين عليه السّلام در مسجد جامع كوفه تشريف داشت مرد شامى از جاى خود بلند شد عرض كرد: يا امير المؤمنين عليه السّلام مسائلى دارم؟
فرمود سؤال كن از روى دانائى نه از راه تكبر و سركشى
مردم همه متوجه شدند بآن مرد
سؤال نمود از آنحضرت خبر دهيد مرا از اول چيزى كه خداوند آفريد ؟
فرمود آفرينش نخست نور بود
عرض كرد آسمان را از چه خلق نمود؟
فرمود از بخار آب
زمين را از چه آفريد ؟
فرمود از كف آب
عرض كرد كوه از چيست؟
فرمود از موجهاى آب
سؤال نمود بچه سبب مكه را ام القرى مينامند ؟
فرمود بواسطه آنكه زمين از آن نقطه گشوده شده
گفت آسمان از چيست؟
فرمود از موج بسته
عرض كرد رنگ آسمانهاى هفتگانه و نام آنها چيست؟
فرمود اسم آسمان اول كه آسمان دنيا است رفيع است و آن از آب و بخار است