مالک اشتر

  • مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا نیست؟؟! 
  • تماس  
  • ورود 

-منجی موعود-ThePromisedSaviour

17 فروردین 1399 توسط سربازوظیفه

 

✍️ بشر در سکوت رنج می‌برد !
نه تنها پایانی برای دردهای خود متصور نیست ؛
که به وضوح می‌بیند، حجم دردهای دنیا روزبروز افزون‌تر می‌گردد !

?آیا پایانِ دنیا به سمت اهداف سیاستمداران، یا جریاناتِ هالیوودی به پیش می‌رود؟
#ThePromisedSaviour


Man suffers in silenc
Not only is there no end to your pain
As you can see, the pain in the world is growing

Is the end of the world moving towards the goals of politicians, or Hollywood curren

 


 

 

 

 

@ostad_shojae

 نظر دهید »

درد را از هر طرف که بخوانی درد است

16 فروردین 1399 توسط سربازوظیفه

سلام زینب سلیمانی

روزگار جوانی ات مبارک

هر روز که میگذرد انگار کسی می آید چند لحظه گلویمان را میفشارد از بغض ومیرود.هر بغضی انزجاری است برای انتقامی سخت که شاید به زودی محقق شود

بغضی که هر روز تازگی اش را حس میکنی

نمیدانم چطور با این غم بزرگ دست به گریبانی .سردار که برای تو پدر بود.

دلمان دیگر به روز وماه وسال بند نیست،هر لحظه دلتنگ پدرت هستیم.

چشم هامان هنوز بارانی رفتن سردار است.

تو چه میکنی این روز ها ی سخت

تو که دلت گره خورده  به ضریح حضرت پدر

زینب حاج قاسم-شکوه دوباره پدر-

در جستجوی سردار ،تو را بین همه نام ها جستجو میکنیم .دل به دلت مینهیم  وباچشمهایمان برای غمت ندیدن پدر ت گریه میکنیم

انگار تمامی ندارد این دلتنگی

نه خودش انحصاری بود ونه حالا غمش انحصاری است

باید به رسم ادب غمت را تسلی داد اما مگر سکینه وتسلایی برای این غصه بزرگ هست

این روزها انگار کائنات هم از دوری اش در را به روی خود بسته است

پُریم از دلتنگی

پریم از غم نبودن حاج قاسم

زینب حاج قاسم

حالا هر شب به احترام بیداری های پدرت بیداریم وساعت 1:20 بامداد انفجار دردی است در قلب مان

سردار چشم هایمان را ستاره باران کرد ودل هایمان را متلاطم امواج نبودنش

میگویند شهدا زنده اند اما حی وحیات زنده بودن را میفهمد نه میت وممات .وبین ما وحیات از کران تا کران فاصله است

تو شمیم پدر را حس میکنی اما ما جز حسرت واندوه برای مان چیزی نمانده است

هر روز عکس پدر را جلوی صفحه دل مینهیم وبغض مان را اشک میکنیم

اشکی که امان مان را میبرد

زینب حاج قاسم

دل تنگ است واندوه وسیع،بگذار خلاصه کنم شرح درد را

به پدر سلام ما را برسان وبگو یک دنیا را دلتنگ خودش کرده

بگو به ما هم حیات بخشد تا او را درک کنیم

بگو بغض مان را نگه داشتیم تا فریاد کنیم بر سر ظلم

ظلمی که تو سپر آهنینش بودی وحالا…………

درد را از هر طرف که بخوانی درد است


 

 نظر دهید »

رنگ در ه های جهنم

16 فروردین 1399 توسط سربازوظیفه

در معنای اثاما در سوره مبارکه فرقان آیه68 آمده است:

 «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً؛ و هر كه اين كارها كند، عقوبت گناه خود را مى‏ بيند.»

طبيعى است كه پاداش كار خود را ببيند، و در حديث آمده است:

 «اثام درّه‏اى از درّه‏هاى جهنّم و از مس گداخته است، و زمينش از سنگهاى سياه باشد، و جاى كسى است كه سواى خداى تعالى را پرستيده است، و كسى كه ديگرى را كه خدا ريختن خونش را حرام كرده كشته است، و زنا كاران  در آنجايند و در آنجا عذابشان دو چندان مى‏شود[1]».

معاوية بن وهب گويد:

«در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم مردى خواند قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ‏؛ بگو پناه مى‏ برم به پروردگار سپيده دم و آن مرد پرسيد: «فلق» چيست؟ فرمود: درّه ‏ايست در جهنّم‏ كه در آن هفتاد هزار خانه است، در هر خانه‏اى هفتاد هزار مار سياه‏ وجود دارد، در درون هر مارى هفتاد هزار كيسه بزرگ زهر به بزرگى خمره، و اهل جهنّم ناگزيرند كه از آن درّه بگذرند.[2]»



[1] . مترجمان‏ ، تفسير هدايت ، چاپ اول‏ ، مشهد ، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1377،ج‏8، ص485
[2] ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار / ترجمه محمدى - تهران، چاپ: دوم، 1377ش.

 1 نظر

رنگ آتش جهنم

16 فروردین 1399 توسط سربازوظیفه

على بن ابراهيم به سند كالصحيح از ابو بصير روايت نموده كه به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: يابن رسول اللّه مرا بترسان كه دلم سنگين شده.

حضرت فرمود: مهيا شو براى زندگى دراز،

بدرستى كه جبرئيل آمد به نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به حالت ترشروئى، حضرت سبب را سؤال نمود.

جبرئيل عرض كرد: امروز دمها آتش جهنم را كه مى‏ دميدند، واگذاشتند.

فرمود: دمهاى جهنم چيست.؟

جبرئيل گفت: حق تعالى امر فرمود كه هزار سال بر آتش جهنم دميدند تا سفيد شد.

پس هزار سال ديگر دميدند تا سرخ شد.

و هزار سال ديگر دميدند تا سياه شد.

و اكنون سياه و تاريك است.

و اگر قطره ه‏اى از ضريع [كه عرق اهل جهنم و چرك و ريم فرجهاى زناكاران كه در ديگهاى جهنم جوشيده و به عوض آب به اهل جهنم مى‏خورانند؛ در آبهاى دنيا بريزد، هر آينه جميع اهل دنيا از گندش بميرند.

و اگر يك حلقه از زنجير هفتاد ذرعى كه بر گردن اهل جهنم مى‏گذارند بر دنيا بگذارند، از حرارت آن تمام محترق شوند.

و اگر پيراهنى از پيراهنهاى اهل جهنم را در ميان آسمان و زمين بياويزند، اهل دنيا از بوى آن هلاك شوند.

چون جبرئيل اينها را بيان نمود، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جبرئيل هر دو گريستند.

پس حق تعالى ملكى را فرستاد كه پروردگار شما، شما را سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد: شما را ايمن مى‏گردانم از آنكه گناهى بكنيد كه مستوجب عذاب من شويد.

بعد از آن هرگاه جبرئيل خدمت آن حضرت مى‏ آمد متبسم بود

. پس حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در آن روز اهل آتش، عظمت جهنم و عذاب الهى را مى‏ دانند، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعيم آن را مى‏ دانند.

و اهل جهنم هفتاد سال سعى كنند تا خود را بالاى جهنم رسانند، ملائكه گرزهاى آهن بر سر آنها مى‏زنند تا به قعر جهنم برمى‏گردند، اين سخن خداى عزّ و جل است كه: «هر هنگام كه مى‏ خواهند از شدّت غم و اندوه از آن خارج شوند، به آن برگردانده مى‏ شوند و به ايشان گفته مى‏ شود: عذاب آتش را بچشيد.سپس پوستهايشان را تغيير حاصل شده و به غير پوست اول تبديل مى‏شود[1].



[1] . تفسير اثنا عشري، ج‏2، ص: 667و668

 نظر دهید »

رنگ های هفت آسمان

15 فروردین 1399 توسط سربازوظیفه

ابن بابويه ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود امير المؤمنين عليه السّلام در مسجد جامع كوفه تشريف داشت مرد شامى از جاى خود بلند شد عرض كرد: يا امير المؤمنين عليه السّلام مسائلى دارم؟

فرمود سؤال كن از روى دانائى نه از راه تكبر و سركشى

مردم همه متوجه شدند بآن مرد

سؤال نمود از آنحضرت خبر دهيد مرا از اول چيزى كه خداوند آفريد ؟

فرمود آفرينش نخست نور بود

عرض كرد آسمان را از چه خلق نمود؟

فرمود از بخار آب

زمين را از چه آفريد ؟

فرمود از كف آب

عرض كرد كوه از چيست؟

فرمود از موجهاى آب

سؤال نمود بچه سبب مكه را ام القرى مينامند ؟

فرمود بواسطه آنكه زمين از آن نقطه گشوده شده

گفت آسمان از چيست؟

فرمود از موج بسته

عرض كرد رنگ آسمانهاى هفتگانه و نام آنها چيست؟

فرمود اسم آسمان اول كه آسمان دنيا است رفيع است و آن از آب و بخار است

 آسمان دوم فيدوم و برنگ مس است

سوم نامش ماروم و برنگ برنج است

چهارم نامش او فلون و برنگ نقره است

پنجم بنام هيعون و رنگ آن طلائى است

ششم نامش عروس و رنگ آن ياقوتى است

هفتم نامش عجما و مانند در سفيد است

و اين حديث مفصل است مورد حاجت را بيان نموديم.[1]                       

[1] . ابراهیم ، بروجردی،  تفسير جامع، ج‏7،چاپ ششم،تهران،نشر صدر،1366 ،ص 87

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 18
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مالک اشتر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فاطمیه
  • شعر و بیت
  • کلمات قصار
  • طوفان جاهلیت
  • روح الله
  • رهبری
  • خسته نباشید
  • خبر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس